تشرف به دین مبین اسلام
کونیکو یامامورا در حوالی سال ۱۹۱۶م/1317ش در خانوادهای بوداییمذهب در شهر آشیا ژاپن چشم به جهان گشود. ایشان در سال 1337ش در آموزشگاه زبان انگلیسی با جوانی ایرانی به نام اسدالله بابایی که برای تجارت به ژاپن رفته بود، آشنا شد و تحت تأثیر اخلاق و رفتار اسلامی این جوان مسلمان، به دین مبین اسلام و مذهب راستین تشیع تشرف یافت.
خانم یامامورا مدتی پس از تشرف به دین مبین اسلام، به ازدواج اسدالله بابایی درآمد و نام سبا را برای خود برگزید. این زوج مسلمان حدود یکسال در شهر بندری کوبه ژاپن اقامت گزیدند و پس از تولد نخستین فرزندشان در سال 1339ش به ایران مهاجرت نمودند و در شهر تهران ساکن شدند. دو فرزند دیگر آنها بلقیس و محمد در ایران به دنیا آمدند.
مبارزات انقلابی خانواده بابایی علیه رژیم پهلوی
خانواده بابایی در زمان مبارزات انقلابیون علیه رژیم پهلوی فعال بودند تا جایی که در منزلشان جلساتی با موضوع بحثهای انقلابی برگزار میشد که از جمله سخنرانان آن آیتالله امامی کاشانی بود. این خانواده همچنین در توزیع اعلامیههای امام خمینی(ره) نقش داشتند تا جایی که مأموران رژیم منزلشان را تفتیش کردند. همسرِ خانم بابایی و دو پسرش (سلمان و محمد) در تظاهرات علیه رژیم شرکت میکردند. خانم بابایی و دخترش بلقیس نیز وسایلی همچون پارچه و ملحفه که مورد نیاز مجروحان و مبارزان انقلابی بود را تهیه میکردند.
شهادت فرزند
محمد فرزند خانم کونیکو یامامورا در زمان حمله رژیم بعث عراق به ایران به فرمان امام خمینی(ره) لبیک گفت و به عنوان بسیجی برای دفاع از میهن اسلامی راهی جهبههای نبرد حق علیه باطل شد. ایشان در ۱۹ سالگی در عملیات والفجر یک در منطقه فکه، شربت شهادت نوشید. سلمان فرزند بزرگ خانم بابایی نیز در جنگ تحمیلی در دفاع از ایران اسلامی جانباز شد.
مادر شهید بابایی درباره مقایسه دفاع مقدس با جنگ جهانی دوم گفته است:
«من در هفت سالگی جنگ جهانی دوم را درک کردم و شهادت میدهم میان آن جنگ و هشت سال دفاع مقدس ایران، تفاوت از زمین تا آسمان بود. ژاپن در آن جنگ، متجاوز بود اما ایران مورد تجاوز قرار گرفت و مجبور به دفاع شد. در آن مقطع در ژاپن قحطی شد و خیلیها از گرسنگی مردند اما در جنگ هشت ساله ایران چنین اتفاقی نیفتاد چون مردم با جان و دل کمک و مشارکت میکردند. از همه مهمتر، در جنگ ایران، همهچیز برای خدا بود. آنجا در ژاپن خلبانان جوان تربیت میشدند که برای امپراطور هواپیمایشان را به کشتیهای دشمن بکوبند و خود را فدا کنند، اما اینجا همه برای خدا خود را فدا میکردند.»
دیدار با امام خمینی(ره) و آیتالله خامنهای
حضرت آیتالله خامنهای در دوران ریاستجمهوری و پس از شهادت شهید بابایی به منزل این شهید رفتند و با خانم کونیکو یامامورا دیدار نمودند. این مادر شهید همچنین دو بار به دیدار امام خمینی(ع) مشرف شد.
توصیف مادر شهید بابایی از دیدارش با امام خمینی(ره):
«...وقتی در حسینیه ساده جماران امام را دیدم، اشک شوق در چشمانم حلقه زد. امام در ایوان نشسته بود و یک عرقچین سفید روی سر و یک پارچه بلند سفید روی پایش داشت. صورتش مثل آفتاب میدرخشید و با وقار نگاه میکرد. چند نفر از خانمها صحبت کردند. نفر قبل از من که همسر شهید بود، صحبتش طولانی شد. نوبت به من که رسید، گلویم خشک شد و ضربان قلبم بالا رفت. نتوانستم حتی یک کلمه حرف بزنم. فقط گریه میکردم. یکی آنجا مرا به امام معرفی کرد و امام نگاهی به من کرد و آرام گفت: «ایدکم الله.» وقتی برگشتم، فکر کردم خواب دیدهام....»
خدمت به جانبازان شیمیایی
خانم بابایی خدمات ارزشمندی به جانبازان شیمیایی ایران تقدیم کرد از تهیه دارو و درمان گرفته تا معرفی فرهنگشان در عرصه بینالمللی. ایشان با انجمن حمایت جانبازان شیمیایی ایران و انجمن هیروشیما که انجمن حمایت از مجروحان بمب اتم است همکاری داشت و میان جانبازان شیمیایی ایران و آسیبدیدگان و بازماندگان حادثه اتمی هیروشیما ارتباط برقرار کرد. مرحوم بابایی هر سال عدهای از جانبازان شیمیایی ایران را برای شرکت در مراسم سالگرد بمباران هیروشیما به ژاپن میبرد و در مقابل ژاپنیها نیز نمایندهای را برای شرکت در مراسم یادبود بمباران شیمیایی سردشت به ایران اعزام میکردند. ایشان همچنین هماهنگیهای لازم را با سفارت ژاپن برای اعزام جانبازان شیمیایی که نیاز به درمان داشتند به این کشور، انجام میداد.
مدافع ایران اسلامی
کونیکو یامامورا پل ارتباطی بود برای گروههایی که از ژاپن به ایران میآمدند یا گروههایی که از ایران به ژاپن میرفتند. ایشان در این ارتباطات تلاش میکرد که ژاپنیها را با واقعیات ایران و اسلام آشنا کند و چهره منفی و خشنی که از ایران و اسلام بر اثر تبلیغات دروغین دشمنان در اذهان مردم این کشور شکل گرفته بود را اصلاح کند. در نتیجه تلاشهای این بانو، ژاپنیهایی که به ایران سفر میکردند، نگاهشان به ایران و اسلام تغییر میکرد.
فعالیتها
خانم بابایی در ایران فعالیتهای زیادی انجام داد و مسئولیتهای مختلفی بر عهده داشت برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- عضویت در مجمع عمومی مجمع جهانی اهلبیت(ع)
- عضویت در انجمن حمایت از جانبازان شیمیایی ایران
- نقشآفرینی در تأسیس رادیو ژاپنی در ایران و همکاری با این رسانه به عنوان کارشناس
- تأسیس مدرسه و حسینیه شهید بابایی در یزد با کمک همسرش
- تدریس در مدرسه رفاه تهران
- ترجمه مطبوعات ژاپنی در وزارت ارشاد ایران
- همراهی با خبرنگاران ژاپنی در ایران
- مدیر موزه صلح تهران
- همکاری با سفارت ژاپن در تهران
- تدریس و آموزش زبان ژاپنی در دانشگاه تهران
- مبلغ بعثه امام خمینی(ره) در سفر حج
- کمک به مؤسسات خیریه
رحلت
ایشان در روز جمعه 10 تیر 1401ش به علت بیماری دار فانی را وداع گفت. پیکر ایشان در روز 12 تیر 1401ش در تهران با حضور اقشار مختلف مردم تشییع شد و در قطعه 45 بهشت زهرای تهران در جوار فرزند شهیدش آرام گرفت. در پی رحلت ایشان، بسیاری از شخصیتها و نهادهای سیاسی و مذهبی پیام های جداگانه صادر کردند.
بخشی از پیام آیتالله رمضانی دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) چنین است:
«حضور مؤثر و فعال این بانوی فرهیخته و گرامی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و بینالمللی الگویی کمنظیر از ارادت و عمل خالصانه و تواضع ایشان در انتخاب مکتب اهلبیت(ع) بود که دفاع از ولایت را همراه با ایثار و ادای امانت الهی در این مسیر و صبر و ایمان به وعدههای الهی تجلی بخشید.»
کتاب خاطرات
کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» درباره زندگی و خاطرات این بانوی فداکار نوشته شده است. این کتاب از سوی انتشارات «سوره مهر» در سال ۱۳۹۹ش منتشر شده است. این کتاب تاکنون به زبانهای ترکی استانبولی، فرانسوی، اردو، عربی، ژاپنی و انگلیسی نیز ترجمه شده است.